دانلود رمان وحشی اما دلبر با فرمت apk, epub, jar, pdf
.
خلاصه رمان: به قصد کشتن اومدی….تمام زندگی شدی… بیا به قلب عاشقم ….بهونه ی جنون بده… اگه مثل من عاشقی…. تو هم به من نشون بده… من که بریدم از همه….. به اعتماد بودنت… دیگه باید چی کار کنم….. واسه به دست آوردنت… از لحظه ای که دیدمت ….بیرون نمیرم از خودم… دیگه قراره چی بشه…. بفهمی عاشقت شدم… درد منو کی میفهمی؟…عاشقتم چون بی رحمی…
.
![رمان وحشی اما دلبر رمان وحشی اما دلبر](http://www.zarhonar.ir/wp-content/uploads/2017/01/j7v43o4rq2g2bv294m.jpg)
رمان وحشی اما دلبر
قسمتی از رمان:
دوری ازم تا رویا شی…عاشقتم هرچی باشی….
نگاهی به بچه های توی زمین انداختم…دایره ای زده بودن و در حال انجام تمرینات سبک آخر بودن …میدونستن تمام حرکاتشون زیر نظر منه برای همین جز صدای کمک مربیم که حرکات رو توضیح میداد حرف دیگه ای زده نمیشد….صدای سارا کمک مربیه اولم رو که اهل هامبورگ بود از کنار گوشم شنیدم:
_بهترنبود یه مدت استراحت میکردی؟
برگشتم نگاهش کردم…در حالیکه سعی میکرد چشماش رو ازم بدزده گفت:
_شنیدم تو ایران رسمه وقتی کسی میمیره براش چهلم میگیرن…و تو هم که بزرگترین دختر…
نزاشتم حرفش رو کامل بزنه..برگشتم دوباره به تمرین بچه ها نگاه کردم و خیلی خشک گفتم:
_واسه ی همون روز بلیت گرفتم
_ولی آقای کازان که گفتن میتونی از فردا بری..چرا اینکار و میکنی شینا؟
صداش پرتردید شد و با کمی مکث ادامه داد:
_تو با خونوادت مشکل داشتی؟
لبام رو تر کردم…دستم رو تو جیب شلوارک ورزشیم فرو بردم و به سمت بچه ها حرکت کردم….با چشم به مهرسا تنها بازیکن ایرانیه تیم که خودم به اینجا آوردمش اشاره کردم…بلافاصله اومد سمتم…منتظر نگاهم کرد.با نگاهم زیر نظر گرفته بودمش ودر همون حال گفتم..
.
لینک های دانلود رمان
.
دانلود رمان مخصوص کامپیوتر (PDF)
.