loading...
دانلود سنتر
ادمین بازدید : 2144 سه شنبه 22 فروردین 1396 نظرات (0)

دانلود رمان پرفسور با فرمت apk, epub, jar, pdf

.

خلاصه رمان: گوشی رو روی قفسه ی سینه ی بیمار گذاشتم و به صدای منظم قلبش گوش دادم. نگاهم همزمان به پرونده ش بود.

.

رمان پرفسور

رمان پرفسور

 

قسمتی از رمان:

…:خانم دکتر،حالش چه طوره؟
-: همه چی خوبه، خدارو شکر وضعیت بحرانی رو پشت سر گذاشته. به زودی به هوش میاد.
… : خدا خیرتون بده. همش رو مدیون شماییم.
لبخندی به نشونه احترام زدم و از اتاق اومدم بیرون.
می خواستم برم طرف پاویون که صدای جیغ و داد متوقفم کرد.
-: چی شده؟
پرستار: وای خانم دکتر بیاین کمک. یه مدرسه آتیش گرفته؛ کلی مصدوم آوردن.
با عجله دوییدم طرف اورژانس،مثل این که روز پر مشغله ای در پیش داشتم!

در رو آروم باز کردم و رفتم تو.
آرین باز مثل همیشه رو مبل خوابیده بود.
آخه مگه تا اتاق چقدر راهه؟
این پسره آدم به شو نیست!
لباسام رو عوض کردم و رفتم تو آشپزخونه، خسته تر از اونی بودم که بخوام یه شام مفصل درست کنم.
یه لبخند خبیثانه زدم و رفتم سراغ تخم مرغ ها.
نیمرو رو با مایتابه گذاشتم رو میز که دستم خورد به لیوان آب و کلش رو پرونده ی آرین خالی شد.
جیغ خفیفی کشیدم و تند پرونده رو برداشتم و دونه دونه کاغذ های داخلش رو رو زمین پهن کردم.
آرین: می کشمت آیدا.
با لب و لوچه آویزون نگاهش کردم.
-: ببخشید داداشی.
آرین: ای دستو پا چلفتی.
-: اصلا به من چه،می خواستی لیوانت رونذاری اون جا.
آرین: طلبکارم شدی؟
-: حالا اینا چی هست؟ مهمه؟
آرین: پرونده جدیدمه.آوردم یه نگاهی بهش بندازم.
-: به به. پس جون میده برا فضولی.

.

لینک های دانلود رمان:

.

دانلود رمان  مخصوص گوشی های اندرویدی (APK)

.

دانلود رمان  مخصوص گوشی های جاوا  (JAR)

.

دانلود رمان مخصوص کامپیوتر (PDF)

.

دانلود رمان مخصوص گوشی آیفون و کتابخوان ها (EPUB)

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3862
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 94
  • آی پی دیروز : 129
  • بازدید امروز : 218
  • باردید دیروز : 410
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 628
  • بازدید ماه : 628
  • بازدید سال : 164,227
  • بازدید کلی : 2,547,806