{دستم} میلرزد ...!
وجودم پوستـہ {خالے} تنهاییست!
{بازوانم} تڪیـہ گاهے {استوار} میخواهد ...!
دستت را بـہ من بده!
{دستت} را بـہ من بدہ تادراین نشیب و فراز راـہ پرپیچ وخم {عصاے دل} لرزانم باشد!
{تو} را میجویم ڪـہ {همراهم} باشے ...
ڪـہ صداے پاے {بیمارم} باشی...ڪـہ صداے {قلبم} باشے !
بگذار درنگاهت بمانم ڪـہ {فروغ} جاودانگیست !
بے {خندہ ات} هیچ غنچـہ اے نمیشڪوفد !
یڪبار دیگر ... بر{گلزارخزان زدہ زندگیم} بخند !

نه بیمارم نه خوشحالم

نه از حالم خبر دارم

گهی با جان گهی با دل

گهی از هر دو بیزارم

تو بشو فرمانده ام ؛ بانو ! سپاهت می شوم

من فدای یک نخ از چادر سیاهت می شوم

پست های جذاب و بسیار زیبا به همراه تصویر

پیامک عاشقانه

سلام به همراهان ِ همیشگی ِ سه علی سه

سری جدید پُست های جذاب عاشقانه رو براتون آماده کردم

با ما همراه باشید

با تشکر فراوان از ژیوار

یه چیزهایی هست که آدم دوست داره فقط با یه نفر داشته باشه
با یه نفر که اهلش باشه
حالا بگو در حد یه چایی خوردن …
با اهلش که باشی دلت هم اهل میشه
حالت رو به راه میشه
دوتا اهل که با هم باشن ریزترین چیزا هم از دستشون در نمیره
ریزهای همدیگرو پیدا میکنن و به هم گره اش میزنن
اگه نا اهلش بیاد گره باز میشه …
سیلویا پلات